محل تبلیغات شما



یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلایل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی است.

پیشرفت روزافزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است .

معلم باید با روشهای مختلف تدریس آشنا باشد و باید بداند در کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نماید. آنچه در این مقاله خواهد آمد، نگاهی است کوتاه و گذرا به روش های نوین تدریس در ادبیات فارسی و نقد آن سخن به میان خواهد آمد .سپس نتیجه گیری بعمل آمده و در پایان پیشنهاداتی ارائه می شود .

هدف های کلی برنامه ی اموزشی زبان فارسی در دوره ی ابتدایی

حیطه شناختی

1. آشنایی  مختصر با زبان فارسی معیار

2. گسترش حوزه ی نمادها  و معانی

3. آشنایی با گفتار و نوشتار و درک تفاوت آنها

4. آشنایی مختصر با جلوهای هنری زبان

5. آشنایی با مسائل اعتقادی اجتماعی. ی. ملی علمی و هنری در قالب زبان

حیطه ی عاطفی

* الف) ایجاد پرورش و تقویت علاقه و نگرش مثبت نسبت به:- مبانی اعتقادی.فرهنگی و ملی کشور

* ب) تلطیف احساسات و عواطف

بحث : روش های نوین تدریس زبان وادبیات فارسی

استفاده از روش تدریس  فعال و همگام با روز روش های تدریس معلم را ویژگی خاص می بخشد .هدف از این مقاله آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس زبان و ادبیات فارسی و استفاده آنها در کلاس و غنا بخشیدن به محتوای دروس و حرفه ای بار آوردن معلمان و خدمت به اعتلای کیفیت آموزش و پرورش میهن عزیز اسلامی می باشد .برای اطلاعات بیشتر به کتابهای الگوهای تدریس 2000 و آموزش راههای یادگیری و… مراجعه شود .

یادگیری از طریق همیاری

معلمان باید به دانش آموزان فرصت دهند  تا به صورت گروهی و از طریق همیاری به یادگیری اقدام کنند .یادگیری از طریق همیاری یک قالب یا چارچوب آموزشی است که در آن گروه های دانش آموزی ناهمگن از سوی معلم شکل داده می شوند و به فعالیت می پردازند.

شیوه ی نمایشنامه ای (ایفای نقش)

در این شیوه دو یا چند دانش آموز موضوعی را به صورت نمایشنامه اجرا می کنند .این شیوه ی تدریس ،نیاز به مهارت های خاص بازیگری ندارد؛ بلکه معلم می تواند بنا به محتوای آموزشی مورد نظر، به ضرورت از آن استفاده کند .از ویژگی های مهم شیوه ی ایفای نقش این است که زبان آموزان با نمایش و بازیگران آن ،ارتباط عاطفی برقرار می کنند وبا هیجان، مراحل نمایش را مشاهده می کنند .به این طریق، دقت ،تمرکز حواس و توجه به مطالب افزایش می یابد و یادگیری بهتر و موثرتر انجام می گیرد .همچنین این شیوه برای مقابله با کم رویی وخجالتی بودن برخی زبان آموزان که در کار زبان آموزی مشارکت کم تری دارند، بسیار مفید است .

شیوه ی بحث گروهی

این شیوه  که اساسا یک شیوه ی تدریس شاگرد محور است ، برای سطوح بالاتر از سطح پایه کاربرد دارد وبرای شاگردان دوره ی ابتدایی چندان مناسب نیست .مثلا برای جلسه های گفت و شنود در سطح متوسط پیشرفته ، فواید بسیار دارد .در این شیوه معلم در کنار صحنه می ماند و اجازه می دهد زبان آموزان با هم صحبت کنند و فقط گاهی به سوال های آنان پاسخ می دهند اجرای این روش از هر روش دیگر دشوارتر است ؛ چون معلم باید کاملا به روش مسلط باشد وزبان آموزان نیز با آمادگی قبلی وارد کلاس شوند .اداره کردن کلاس گفت وشنود به نحوی که همه ی زبان آموزان در گفت وگو شرکت کنند درباره ی اطلاعاتی که رد و بدل می شود ،علاقه نشان دهند،کاری مشکل است .در این زمینه روش مشاوره ای می تواند به موفقیت برنامه ی آموزش زبان فارسی کمک زیادی کند .

الگوی بدیعه پردازی یا نوآفرینی

یکی از الگوهای تدریس که باعث پرورش ظرفیت مشکل گشایی دانش آموزان وهدایت آنها به بیان خلاق و گسترش انگاره های جدید عقلی از طریق توجه به بعد عاطفی و غیر معقول می شود. الگوی بدیعه پردازی است در این الگو ،به وسیله ی فعالیت استعاری به جریان آگاهانه تبدیل می شود . از این الگو اکثرا برای تدریس انشاء استفاده می شود .زیرا بیشتر از هر درس دیگری نیاز به پرورش تصورات ذهنی برای خلق چیزی جدید دارد .

الگوی تفکر استقرائی

بر این اساس این الگو معلم به دانش آموزان مجموعه ای از اطلاعات در قلمرو خاصی مثل فرهنگ کشورها ارائه می دهد .

روش یورش مغزی در تدریس انشاء

تفکر ، عالی ترین مراتب عبادت است .امام محمد باقر) ع( .در رویکردهای نوین آموزش ، قصد این است که آموزش و پرورش دانش آموزان را برای نزدیکی در فضای اجتماعی آینده ، آماده سازد . هدف تعلیم وتربیت نوین ، بر وفق آرای پیشگامان آموزش وپرورش پیشرو ، ارتقای سطح توانایی همه یادگیرندگان برای حل مساله است.


آموزش الکترونیکی چیست ؟
آموزش الکترونیک یا به قول برخی آموزش مجازی در ساده ترین تعریف عبارت است از انجام فرایند آموزشی بر روی بسترارتباطات الکترونیکی. با آنکه آموزش الکترونیکی فناوری آموزشی را با استفاده از تعامل درگیرانه میان فراگیرن و مدرسان دگرگون ساخته است، هنوز گمان بر این است که آموزش الکترونیک در آغاز راه است. محوریت فرایند آموزش الکترونیکی بر خلاف آموزش
سنتی بر فراگیران است و نه محتوای آموزشی. زیرا فراگیران هستند که باید تحت نظارت مدرسان در تکامل محتوای آموزشی مشارکت کنند. آموزش الکترونیکی، علم را به جاهایی برده است که پیش از این سابقه ای از آموزش در آنجا نبوده است. آموزش الکترونیکی امکان فراگیری مستقل از زمان و مکان را برای دانش پژوهان فراهم می آورد. جایگاه کامپیوتر در آموزش های الکترونیکی بسیار حائز اهمیت است . با پیکربندی مناسب کامپیوتر ) سخت افزار، نرم افزار و شبکه ( امکان استفاده از آموزش های الکترونیکی برای علاقه مندان فراهم می گردد. عملکرد کامپیوتر در آموزش های الکترونیکی نظیر عملکرد موبایل در ارتباطات است . با استفاده و پیکربندی مناسب موبایل امکان برقراری ارتباط مستقل از زمان و مکان خاص برای افراد بوجود می آید.
آموزش الکترونیکی می تواند مبتنی بر CD-ROM ، شبکه ، اینترانت و یا اینترنت باشد. آموزش مجازی برای ارائه محتوی از عناصر اطلاعاتی با فرمت های متفاوت نظیر: متن ، ویدئو ، صدا، انیمیشن ، گرافیک و محیط های مجازی و یا شبیه سازی شده استفاده می نماید. تجارب بدست آمده از آموزش های الکترونیکی به مراتب گسترده تر از تجارب آموزشی بدست آمده در یک کلاس درس سنتی است . آهنگ فراگیری در سیستم های آموزشی الکترونیک از یک روند مشخص و سیستماتیک تبعیت کرده و مخاطبان خود را با هر نوع سلیقه و گرایش به سرعت جذب می نماید.
آموزش های الکترونیکی رمز موفقیت خود را در شیوه ارائه ، نوع محتویات و توزیع (عرضه) مناسب می دانند. در آموزش های الکترونیکی از اغلب مسائل موجود در آموزش های سنتی نظیر : سخنرانی های یک طرفه ، تعامل و ارتباط ضعیف با فراگیران ، اجتناب می گردد. با استفاده از نرم افزارهای مربوط به سیستم های آموزش الکترونیکی می توان به سرعت محیط های آموزشی موثر و کارآرا با بهره گیری از عناصر متفاوت آموزشی ایجاد کرد.

انواع آموزش الکترونیکی
.1 آموزش الکترونیکی به روش خود آموز و فردی در شرایط آفلاین در این روش فرد یادگیرنده با استفاده از منابع یادگیری مانند پایگاه داده یا یک کامپیوتردرحالی که به اینترنت متصل نیست به کمک دیسکت ، سی دی، یا دی وی دی به محتوای دروس دسترسی پیدا می کند
2. روش خود آموزدر شرایط آنلاین در این روش فرد یادگیرنده از طریق آنلاین وبا اتصال به اینترنت به منابع و محتوا دسترسی پیدا می کند .
3.
آموزش الکترونیکی به روش گروهی همزمان در این روش گروهی از یادگیرندگان همزمان با هم و در یک زمان مشخص به اینترنت متصل می شوند و از طریق کنفرانس مبتنی بر متن یا ویدئو کنفرانس یا چت صوتی یا نوشتاری و اخیرا هم از طریق شیکه های اجتماعی با هم ارتباط برقرار می کنند .
4.
آموزش الکترونیکی به روش گروهی نا همزمان
در این روش نیز افراد از طریق اینترنت اما نه دریک زمان مشخص بلکه در زمانهای مختلف از طریق ارسال ایمیل و به کمک سیستمهای مدیریتی یادگیری با یکدیگرارتباط برقرار می کنند .
اهداف در نظام آموزشی سنتی و هوشمندانه چه تفاوتی دارد؟
در نظام آموزشی سنتی افزایش اطلاعات دانشآموز و معلمین هدف بوده است یعنی نظام به دانشآموزی که وارد مدرسه میشد باید فقط اطلاعات میداد و هرگز تصور این که خود دانشآموز نیز مولد باشد وجود نداشت اما این اهداف به کلی در حال از بین رفتن است، هدف جدید در نظامهای آموزشی، آموزش برای اطلاعات نیست بلکه آموزش برای کارآفرینی است به طوری که دانشآموز درهر مقطع زمانی که مدرسه را رها نماید بتواند وارد محیط کار شود. در کشورهای معدودی که مدارس هوشمند دارند نتایج خوبی در این زمینه به دست آوردهاند. در کشور ما نیز که چندین مدرسه هوشمند در چند سال گذشته راهاندازی شده فضای فرهنگی خوبی را به وجود آورده ولی تعداد مدارس ایجاد شده در مقایسه با آنچه باید باشد بسیار اندک است.


براي ايجاد مدارس هوشمند چه مسائلی بايد در نظر گرفته شود و اصولا تاسیس اين نوع مدارس نیازمند چه زيرساختها و لوازمی است؟
برای ایجاد این نوع مدارس ابتدا باید یک برنامه دراز مدت را مدنظر داشت به عنوان مثال مدرسهای که امروز به نام هوشمند ایجاد میشود ممکن است حتی بیشتر از 11 سال طول بکشد تا ابزار خود را که شامل زیرساخت ارتباطی، محتوای مناسب، آموزش معلمین، تغییر روشهای آموزشی و فرهنگسازی والدین است کامل کند. شکل این نوع مدارس هم از نظر فیزیکی یعنی چیدمان صندلیها و کلاسها و هم از نظر معماری و شکل ساختمان متفاوت است و باید فضا به گونهای ایجاد شود که دانش آموز به راحتی بتواند آزمایشگاهی را نیز در کنار میز درسی خود داشته باشد. از سوی دیگر معمولا در این کلاسها معلم نقش راهنما را داشته و بیشترکار از طریق درگیر کردن دانشآموز با مطالب انجام میشود.این نحوه آمزوش باعث میشود که هر دانشآموز مطالب مورد نظر را هم
از نظر تئوری و هم عملی درک نماید و بداند که اگر در آینده به مشکلی برخورد کرد از چه جایی دسترسی به اطلاعات برای رفع مشکل خواهد داشت.


فوايد يادگیري الکترونیکی

آموزش الکترونیکی، روش آموزشی است که به یادگیرندگان اجازه می دهد که بر اساس زمان خودشان کار کنند، در مکان انتخابی مطالعه کنند و بدون تماس رو در رو با مربی ارتباط برقرار کنند )بیت، 2112 (. سالوادورخاطر نشان می سازد که یادگیری آنلاین عرضه کننده آزادی، راحتی و توانایی ارتباط با دیگر یادگیرندگان را در سراسر کشور فراهم می کند. فواید فردی شامل کاهش زمان و هزینه مسافرت، یادگیری بر اساس گام های خود که یادگیرندگان می توانند بر اساس برنامه خود پیش روند و امکان مطالعه در هر زمان و مکان برای آنها فراهم می باشد (پیسکوریچ، 2114)
پنج فرضیه که ممکن است بر یادگیری افراد در محیط الکترونیکی تاثیر گذارد را مورد بحث قرار می دهیم. این پنج فرضیه عبارتند از:
-1
یادگیری الکترونیکی در مقایسه با روشهای آموزشی سنتی به وقت کمتری نیاز دارد.
-2
فعالیت الکترونیکی به دلیل انعطاف زمانی و برنامه ای آن نیاز به برنامه ریزی پیشرفته کمتری دارد.
-3
یادگیرندگان از خصوصیات و انگیزش شخصی برای فعالیت مستقلانه برخوردارند.
-4
یادگیرندگان از دانش و مهارتهای پیش نیاز ضروری برخوردارند.
-2
تمام برنامه های الکترونیکی قانونی و سودمند هستند.

در مزایای یادگیری الکترونیکی به مواردی از قبیل: 1- فراگیر محور بودن و قابل دسترسی برای سایر مردم 2- یادگیری بهتر به جهت همراه بودن صدا و تصویر 3- یادگیری بهتر به جهت ارائه مدلها و شبیه سازی اجسام و 4- تکرار پذیر بودن برنامه های آموزشی اشاره کرد.
امتیازات یادگیری الکترونیکی را به شرح زیر بیان می شود:
-1
روش غیر همزمان دوره های الکترونیکی باعث تسهیل ارتباط و تعامل بین یادگیرندگان و آموزشیاران می شوند.
-2
دوره های الکترونیکی به دانشجویان کمک می کند تا با آموزشیاران و دیگر دانشجویان تعامل داشته باشند و به همان خوبی روشهای متنوعی از شرکت کردن در بحث را یاد بگیرند.
-3
آسان بودن به روز کردن محتوا: سیستم مدیریت دوره باعث راحتی به روز کردن محتوا می شود.
-4
مدیریت کلاسی دارای انعطاف زیادی است. به طور مثال، تعداد دانشجویان می تواند افزایش یابد و مدیریت شود.
علاوه بر موارد بالا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
-1
هم به روش همزمان و هم به روش غیر همزمان اتفاق می افتد.
-2
اجازه یادگیری خود آموز را می دهد.
-3
به محتوای پیام تمرکز دارد.
-4
باعث تسهیل کار مشارکتی می شود.
-2
به راحتی می تواند مکالمات متنی الکترونیکی را ذخیره کند.
-6
انواع گوناگون تعامل را امکانپذیر می سازد.
-7
امکان به کارگیری رویکرد ساختن گرایی در یادگیری را می دهد.
-8
عدم نیاز به حضور فیزیکی استاد و دانشجو در کلاس

-9 عدم وابستگی کلاس درس به زمان خاص
-10 کیفیت بالاتر ارائه دروس
-11 پشتیبانی از تعداد زیاد دانشجو در یک درس
بهرحال، علیرغم امتیازات دوره های الکترونیکی، دارای چالش هایی می باشد. چالش هایی شامل:
-1
آهستگی: عناصر چند رسانه ای دوره می تواند دسترسی به مواد دوره را آهسته یا مشکل سازد.
-2
هزینه بالا: هزینه آغاز و ادامه دوره ممکن است بالا باشد.
-3
عدم شهود: دوره های الکترونیکی نیازمند مهارتهای تعاملی و فنی است.
-4
غیر نظامند بودن: کمبود ساختار می تواند باعث اغتشاش و ناراحتی شود.

نقاط ضعف دوره های الکترونیکی:
-1
کمبود سرنخ های شنیداری یا تصویری
-2 اعتماد بیش از حد به ارتباط مبتنی بر متن
-3 نیاز به زیر ساختار که ممکن است گران باشد.
-4
نیاز به یادگیرندگان با انگیزش بالا دارد.
-2
پاسخ های زیاد می تواند به هرج و مرجی از تبادلات پیامی تبدیل شود.
-6
نیازمند زمان، منبع و مهارت زیادی است.
-7
کمبود مشارکت اجتماعی

 

 

منبع

برگرفته از مقاله آموزش الکترونیک
تالیف محمد شاه محمدی

 


رسانه های آموزشی

ابزار و رسانه های آموزشی و كمك آموزشی یكی از لوازم فرآیند یادگیری است و بر عمق و وسعت یادگیری می افزاید و به توانایی دانش آموزان ارتقا می بخشد. استفاده از رسانه ها، بی تردید امروزه یکی از کاربردی ترین و موثرترین ابزار در امر یادگیری و تسهیل آن به شمار می رود.

رسانه آموزشی ترجمه Media Instruction است كه در لغت به واسطه، وسیله، ماده وسط، رابط دو چیز، حد فاصل و بالاخره وسیله نقل و انتقال تعریف شده است. تمام این معانی با آنچه اصطلاحا رسانه آموزشی نامیده می شود مطابقت دارد. رسانه آموزشی ابزاری برای ارایه آموزش به فراگیر و طبیعتا جزیی از فریند آموزش و تكنولوژی است، نه تمام آن.

 

در كلاس درس عامل اصلی آموزش معلم است، رسانه آموزشی همان معلم است، و یا اگر فراگیر تمام مطالب را از تلویزیون دریافت كند، در این صورت رسانه آموزشی تلویزیون است. از زمانی كه آموزش شروع شده است رسانه ها نیز وجود داشته است و یكی ازاولین رسانه ها معلم بوده است. رسانه های آموزشی برای برقراری ارتباط موثر در تدریس دركلاس كه به صورت گروهی انجام می گیرد لازم و ضروری به شمار می آیند.

در حال حاضر رسانه های آموزشی جزئی تفكیك ناپذیر از فرایند آموزش یادگیری هستند. رسانه های آموزشی دیگر وسایل و موادی در حمایت از آموزش نیستند. بلكه رسانه ها خود نیز داده های آموزشی می باشند.

 

بنابراین:

رسانه آموزشی به كلیه امكاناتی اطلاق می شود كه می توانند شرایطی را در كلاس به وجود آورند كه تحت آن شرایط شاگردان قادرند، اطلاعات، رفتار و مهارت های جدیدی را با درك كامل به دست آورند. تجارب متعدد نشان داده است كه استفاده از رسانه ها در میزان یادگیری شاگردان اثر می گذارد وازطرف دیگر از طول زمان لازم برای آموزش می كاهد.

 

علت دیگر استفاده از وسایل كمك آموزشی نقشی است كه حواس مختلف در یادگیری دارا هستند. حواس مختلف نقش واحدی در یادگیری دارا نیستند.

 

75% یادگیری از طریق كاربرد حس بینابی صورت می گیرد.

13%  یادگیری از طریق كاربرد حس شنوایی صورت می گیرد.

6%  یادگیری از طریق كاربرد حس لامسه صورت می گیرد.

3%  یادگیری از طریق كاربرد حس بویایی صورت می گیرد.

3%  یادگیری از طریق كاربرد حس چشایی صورت می گیرد.

 

قسمت اعظم یادگیری در انسان از طریق حس بینایی است.

 

مجموع حواس بویابی – چشابی –لامسه است، با این حال هنوز معلمان بركاربری 13% حس شنوایی تاكید می كنند. تحقیقات نشان می دهد تقریبا 60% از وقت فراگیران در مدارس ابتدایی و 90% در مدارس متوسطه و دانشگاه ها صرف گوش دادن می شود. در آموزش چرخه ی آب در کتاب علوم با استفاده از تصاویر و چارت های آموزشی می توان در دانش آموز ایجاد انگیزه وآموزش را کاربردی و عینی تر نمود مخصوصا در مورد مفاهیمی که در دسترس نیستند.

 

اهداف در تدریس این مفهوم:

عینی تر نمودن مفاهیم

آشنایی با جزئیات مفاهیم

بالابردن درصد یادگیری

درگیر نمودن حواس در یادگیری

 

اهداف و آثار درتدریس به این شیوه:

الف) آثار تربیتی:

مقطع ابتدایی و به طور کلی سال‌های اولیه تحصیلی بهترین زمان بر ای پرورش خصوصیات مثبت است. در آموزش کودکان ما نتنها فرصت هایی برای فراگیری دانش و مهارت ها ایجاد می کنیم. بلکه گرایش به یادگیری و کاربرد آن مهارت ها را نیز می‌توانیم تشویق کنیم. بر این اساس بهترین سال‌های آموزشی برای ایجاد نگرش مثبت نسبت به کاربرد فناوری آموزشی و به خصوص رسانه ها در یادگیری دوره ابتدایی خواهد بود.

زیرا در این مرحله سنی با توجه به ویژگی های خاص آن ضمن این که استفاده از فناوری آموزشی بر رسانه ها به آسانی صورت می گیرد، سبب ایجاد نگرش مطلوب نسبت به استفاده از آن ها توسط کودکان می شود، به طوری که ضامن کاربرد آن ها در تحصیلات و زندگی آتی دانش‌آموزان خواهد بود.

 

همچنین پژوهش‌هایی که روی رشد مغز صورت گرفته است ما را از فرصت های فراگیر قابل توجه در سال های اولیه زندگی و آثار بلند مندت تجربیات اولیه کودکی مطلع می سازد. یادگیری در این مرحله از طریق تجربیات معنی دار، همه جانبه و فعال صورت می گیرد و کودکان از این طریق با  محیط و دیگران ارتباط برقرار می کنند. در این معنا یکی از ابزارهای موثر یاد گیری رسانه های آموزشی مناسب و متناسب با مرحله رشد ذهنی کودکان است، به ویژه این که مطالعات پیاژه نیز اهمیت تربیات علمی را در مرحله سنی مورد تاکید قرار می دهد.

 

ب) آثار اجتماعی:

امروزه کمتر کسی یارای مخالفت با این نظر را دارد که توسعه انسانی اگر شرط کافی برای حفظ نرخ بالای رشد اقتصادی نباشد، شرط لازم آن محسوب می شود. مطالعات چندی موید این حقیقت است که سرمایه گذاری در توسعه منابع انسانی به ویژه در آموزش ابتدایی منجر به تقویت چشم گیر بهره وری و درآمد می شود.

 

بهترین رسانه در فعالیت های پرورشی کلاسی:

موثرترین راه دستیابی به گروه هدف استفاده تلفیقی از چندین رسانه است زیرا هریك اثر یكدیگر را تقویت می كنند.»

الگوی استفاده از رسانه های آموزشی در تدریس

برای استفاده مۆثر از رسانه‌ها در آموزش و با توجه به به نقش و اهمیت آن ها در امر آموزش، الگویی به طور اصولی ارائه شده است. این الگو با استفاده از تركیب رسانه‌ها، یك راهنمای عملی برای معلمان است. تأكید اصلی این الگو بر طبقه بندی كاربردی رسانه‌ها در آموزش و استفاده واقعی از رسانه‌ها در كلاس درس است. این الگو شامل گامهایی است كه به معرفی آنها می پردازیم.

 

گام اول : شناسایی یادگیرندگان ( تجزیه و تحلیل ویژگی های یادگیرندگان )

اولین گام از این الگو عبارتست از شناخت یادگیرندگان. یادگیرندگان را می‌توان بر حسب ویژگی های عمومی و شایستگی های ویژه دانش، مهارت ها ونگرش های آنان درباره ی موضوع، مورد بررسی قرار داد. در طبقه بندی ویژگی های عمومی، مشخص كردن و شناسایی فرگیرندگان از جنبه‌هایی نظیر سن، سطح كلاس و عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مورد نظر است. این عوامل به معلم كمك می‌كند كه سطح درس را مشخص و مثال هایی انتخاب كند كه مقصود اصلی را به فراگیران انتقال دهد. برای مثال، ممكن است رسانه‌های غیر چاپی بر دانش آموزانی كه مهارت كافی برای خواندن ندارند، تأثیر زیادی بگذارد.

در هر حال، برای معلمی كه با فراگیرندگان زیادی سرو كار دارد، تجزیه و تحلیل ویژگی های عمومی، اطلاعات زیادی به او خواهد داد، اگر چه گاهی اوقات، ممكن است این شناسایی و شناخت تفاوتهای زیادی با هم داشته باشد.

 

گام دوم : بیان اهداف آموزشی

گام دوم در این الگو برای استفاده از رسانه‌های آموزشی، بیان اهداف آموزشی است. فراگیرندگان باید چه نوع اهداف یادگیری را به دست آورند؟

 

در واقع فراگیرنده در زمان تكمیل آموزش باید چه توانایی جدیدی كسب كند؟

اهدافی كه معلم بیان می‌كنید باید دقیقاً قابل حصول باشد. مثلاً این هدف كه دانش آموزان من برای تسلط بر مهارت های ریاضی» آماده می‌شوند. هدفی است كه خیلی مبهم است و به عنوان یك هدف ویژة عمومی مطرح می‌شود. هر چند كه كیفیت، به عنوان یك هدف مطرح است، بیان گسترده‌ای از موقعیت و وضعیت به شمار می‌رود. چنین هدفی حفاظ و پوششی برای تعدادی از اهداف ویژه خواهد بود. مثل آن كه دانش آموزان كلاس دوم بتوانند توانایی جمع اعداد یك رقمی با یك رقمی را به دست آورند.

 

حال سۆال این است كه چرا معلّم باید اهداف آموزشی را بیان كند؟

در وهله اول، معلم باید بداند كه هدف اصلی، انتخاب مناسب رسانه‌ و روش هاست. دلیل اساسی دیگر این است كه كار ارزشیابی به او كمك می‌كند. اگر اهداف قابل مشاهده نباشد. معلوم نمی‌شود كه یادگیرندگان باید چه چیزی را به دست آورند. بدون اهداف صریح و روشن، دانش آموزان نیز نمی‌دانند كه چه انتظاری از آنان وجود دارد. به علاوه، بیان اهداف، فعالیت های معلم و فراگیرنده را روشن می كند.

مسئولیت معلم به عنوان یك آموزش دهنده، عبارت است كه فراهم آوردن و آماده كردن فعالیت های یادگیری مناسب برای دست یافتن به اهداف و مسئولیت فراگیرنده، شركت مۆثر در این گونه فعالیت های یادگیری است.

 

گام سوم : انتخاب رسانه و مواد آموزشی

فرآیند انتخاب رسانه به دو نكته اشاره می كند:

الف) انتخاب رسانه مناسب برای اجرا.

ب) انتخاب و طراحی مواد آموزشی جدید.

 

 

 انتخاب رسانه مناسب، وظیفه بسیار پیچیده و مشكلی است. زیرا هیچ كس به این سۆال، كه كاربرد كدام یك از رسانه ها در امر آموزش مفیدتر است. پاسخ كاملی نداده است. هر كدام از مربیان و پیشروان امر آموزش سعی كرده اند به گونه‌ای به این سۆال پاسخ دهند. ولی قدر مسلم این است كه اگر رسانه‌ها درست انتخاب شوند، در كار تدریس مۆثر خواهند بود.

 

برای انتخاب رسانه مناسب  باید اصولی را مد نظر داشت :

در انتخاب رسانه باید ساده‌ترین و ارزان ترین آنها را برای هر آموزشی انتخاب كرد. زیرا تحقیقات نشان داده است كه رسانه ها ازنظر انتقال محتوای آموزش از فرستنده به گیرنده، تفاوتی با هم ندارند.

در انتخاب رسانه باید به گرایش شاگردان به رسانه مورد نظر، برداشت آنان از نظر میزان یادگیری  از طریق آن رسانه و انتخاب رسانه به وسیله خود شاگردان توجه شود و هر مورد، پیش بینی های لازم برای انتخاب رسانه به عمل آید. گاه خصوصیات ویژه محتوا، نوع خاصی از رسانه را طلب می كند.

در زمینه انتخاب رسانه، ابتدا باید به این مسئله پرداخت كه هر رسانه تا چه حد در یادگیری مۆثر است. سپس از بین رسانه های مناسب، رسانه‌ای انتخاب شود كه با شرایط موجود هم خوانی دارد.

 

برای نمونه رسانه های آموزشی و کمک آموزشی برای درس دینی  و قرآن عبارتند از :

 

الف –آموزشی

1- كتاب درس

2- لوحه های آموزشی

3- نوار آموزشی

4- قرآن كامل

5- نوار ویدیویی

 

ب- كمك آموزشی

1- نرم افزارهای آموزشی

2- مجله های آموزشی

3- كتاب كار دانش آموز

4- كتاب راهنمای والدین

 

گام چهارم: استفاده مۆثر از رسانه ها و مواد آموزشی

بعد از آن كه رسانه و مواد آموزش مورد نظر انتخاب شد، معلم باید به این موضوع فكر كند كه چگونه به كار گرفته شود و چه مدتی برای به كارگیری مناسب آن ها لازم است. گاه استفاده از یك رسانه در زمان محدود امكان پذیر نیست و همین امر سبب می شود كه رسانه دیگری كه از نظر دستیابی به هدف ها در سطح پایین ترین قرار دارد، انتخاب گردد. همچنین در این مرحله، باید كلاس و تجهیزات لازم برای خواندن را آماده كرد. در این زمینه‌ می توان به موارد زیر اشاره كرد:

 

الف) آمادگی فراگیرنده : 

تا فراگیرنده به درس معلم توجه نكند و در اجرای فعالیت های آموزشی با معلم همكاری نداشته باشد، تدریس به مفهوم واقعی و عملی آن صورت نخواهد گرفت توجه شاگرد و همكاری او نیز مستم آماده شدن برای فعالیت است. تجربه نشان داده است كه در آغاز ورود به كلاس، اغلب شاگردان هنوز متوجه فعالیت هایی است  كه قبل از آمدن به كلاس افكار آن ها را به خود مشغول داشته است. در شروع كلاس، معلم موظف است توجه و افكار شاگردان را به طور جدی متوجه كلاس و شروع درس كند.

 ب) آمادگی معلم : 

بدیهی است كه برای انجام دادن هركاری باید آمادگی داشت، امر آموزش نیز از این قانون مستثنی نیست. معلم باید در نظر بگیرد كه در كلاس چه می‌خواهد بگوید، چگونه می‌خواهد درس را شروع كند، چگونه می‌خواهد از رسانه آموزشی استفاده كند، می‌خواهد چه هدف هایی را دنبال كند، چگونه در كلاس انگیزه ایجاد كند و این انگیزه را تا پایان كلاس استمرار بخشد و سرانجام، درس را چگونه به پایان برساند. او باید خود را برای همه این زمینه ها آماده كند.

 

گام پنجم : اجرا به وسیله یادگیرنده

گام پنجم در این الگو عبارت است از آماده كردن فرصت‌های برای فراگیرندگان تا آنان به طور عملی بیاموزند. مدت ها طول كشید و مربیان فهمیدند كه شركت در فرآیند یادگیری، یادگیری را افزایش می‌دهد. مۆثرترین موقعیت‌های یادگیری آنهایی است كه فعالیت‌ها را خود یادگیرنده انجام دهد.

ممكن است شكلی از مشاركت شامل طیف گسترده‌ای از تكرار تمرین های جدید، هجی كردن یا كلمات مترادف تا حل كردن مسایل ریاضی باشد. بعضی اشكال رسانه‌ها در این فعالیت‌ها مشاركت بیشتری دارند. برای مثال، پاسخ فراگیرنده به تصاویری كه قبلاً طرح ریزی شده است، آسان‌تر از اداره كردن پاسخ های آشكار در طی یك فیلم، یادگیری را تقویت می‌كند.

 

بعضی نویسندگان نیز در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده‌اند كه وقتی مهارت های روانی حركتی عملاً انجام شوند، در مقایسه با زمانی كه از طریق یك فیلم نمایش داده می‌شود، بهتر یادگرفته می‌شوند. همچنین پاسخ های انشایی روشن در طی یك فیلم یادگیری را تسهیل می‌كند. مگر اینكه ارایه پاسخ ها مستم این باشد كه دانش آموزان از تماشای فیلم منع شوند.

تقویت فوری پاسخ های صحیح، بویژه زمانی مهم است كه با دانش آموزانی كار كنید كه دارای توانایی های متوسطی در حد پایین باشند. برای چنین دانش آموزانی تقویت‌های فوری یك نیروی انگیزشی قوی برای موقعیت در یادگیری بعدی آنان به شمار می‌رود.

مباحث كلاسی، پرسش های كوتاه و تمرین های كاربردی فرصت‌هایی را برای پاسخگویی، آماده و تقویت می‌كند. راهنمای معلم، نوشته‌های دستی و مواد كمك آموزشی اغلب شامل پیشنهادها، فنون و فعالیت‌هایی برای استنباط و تقویت پاسخ های دانش آموزان است.

 

گام ششم : ارزشیابی

آخرین گام از الگو برای یادگیری مۆثر، ارزشیابی است. ارزشیابی از اغلب آموخته‌ها، از نوع آزمون های مداد و كاغذی ( كتبی) است. هدف بیشتر این آموخته‌ها اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. با آن كه اهداف زیادی بر ارزشیابی مترتب است، در اینجا سه نوع ارزشیابی مورد بحث قرار می‌گیرد:

 

الف) ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی یادگیرنده

سۆال نهایی در فرآیند آموزشی این است كه آیا دانش آموزان آنچه را كه فرض شده است باید یاد بگیرند، یاد گرفته‌اند؟

 آیا آنان می‌توانند به قابلیت هایی معین شده برسند؟

اولین گام در فرآیند الگو نشان داده شده است. زمانی كه معلم اهداف را، كه شامل بیان اهداف همراه با درجه معیاری از اجرای قابل قبول است تنظیم می‌كند، روش ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به ماهیت اهداف بستگی دارد و این گونه روش ها باید مستقیماً با اهداف بیان شده اولیه در الگو مرتبط باشد.

 

ب) ارزشیابی از رسانه‌ها و مواد آموزشی

 این نوع ارزشیابی غالباً با چنین سۆالاتی مطرح می‌شود:

1- آیا رسانه‌ها برای رسیدن فراگیرندگان به اهداف كمك كرده اند؟

2- آیا همه فراگیرندگان توانسته اند از مواد آموزشی به نحو مناسب استفاده كنند؟

3- آیا هزینه‌های مربوط به موادآموزشی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مۆثربوده است؟

4- آثار رسانه‌ها و مواد آموزشی تا چه اندازه بوده است؟

5- آیا رسانه ها در افزایش علاقه فراگیرندگان به درس مۆثر بوده اند؟

6- آیا رسانه ها فراگیرندگان را برای شركت مۆثر در آموزش آماده كرده اند؟

معلم با پاسخگویی به این سۆالات، دید روشنی از وضعیت رسانه مورد نظر و به كارگیری آن در آموزش به دست می‌آورد.

 

پ) ارزشیابی از فرآیند آموزشی

با آنكه ارزشیابی نهایی باید پس از اتمام آموزش انجام شود، ارزشیابی یك فرآیند لازم است. ارزشیابی ها پیش از آموزش، طی آموزشی و پس از آموزش صورت می‌گیرد. برای مثال، پیش از آموزش، مشخصات یادگیرندگان اندازه گرفته می‌شود. به علاوه، مواد آموزشی باید پیش از استفاده ارزشیابی شود.

ممكن است در طی آموزشی، ارزشیابی از تمرین های دانش آموزان صورت گیرد و از آنان خواسته شود كه مهارتی را توضیح یا به یك پرسش كوتاه پاسخ دهند. ارزشیابی در طی آموزش، اغلب یك هدف تشخیصی است كه برای كشف و بررسی مشكلات و مسایل یادگیری و تدریس در فرآیند آموزشی طراحی می‌شود كه ممكن است حصول و دستیابی به اهداف را تهدید كند. ارزشیابی پایان آموزش نیست. بلكه آغازی برای ادامه منظم و اصولی این الگو برای استفاده مۆثر از رسانه‌های آموزشی است.

در هیچ موقعیتی، ارزشیابی نباید هدف اصلی باشد. و فرآیند آموزش را تحت تأثیر قرار دهد. اما در هیچ شرایطی نیز نباید ارزشیابی از فرآیند آموزش را به تعویق انداخت. ارزشیابی صحیح در فرآیند آموزش، بویژه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، یكی از مهم تری فعالیت‌های آموزش معلمان است.

معلمان باید درسراسر جریان آموزش به ارزشیابی میزان یادگیری شاگردان خودبپردازند.

ارزشیابی سبب می‌شود كه معلم اشكالات و نقایص موجود در اهداف، محتوا، شیوه‌ها و رسانه‌های آموزشی و در یك كلام، اشكالات فعالیت‌های آموزشی را دریابد و از چگونگی توفیق و شكست شاگردان و میزان‌ آمادگی آنان برای فعالیت‌های بعدی آگاه شود.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار سیاسی